اوایل بهمنماه ۱۴۰۰ هنگامیکه حکم قصاص برومند نجفی، محیطبان کرمانشاهی از دادگاه بدوی صادر شد، بازار هشتکها در فضای مجازی گرام شد. طرحهای گرافیکی در اعتراض به صدور حکم قصاص این محیطبان طراحی شد و با هشتگ «نه به اعدام محیطبان کرمانشاهی»، فضای عمومی جامعه را به سمت و سوی یک قهرمان پروری خطرناک برد که تبعات زیانبار آن در نهایت گریبان برومند نجفی، محیطبان کرمانشاهی و خانوادهاش را گرفت.
همان زمان که گرمی بازار هشتگها به اوج خود رسیده بود و هشتگبازان و اصحاب رسانههای غیر متعهد وناآگاه به مسائل صلح و سازش قتل مست باده لایکها و تاییدهای مجازی بودند، فعالین اجتماعی آگاه به موضوع و صلحیاران حرفهای عرصه صلح و سازش قتل نسبت به خطرات این هشتگها واکنش منفی نشان دادند. آنها شلوغکاری رسانهای و حمایتهای بیحساب کتاب و احساساتی هموطناندلسوز را که تحت تاثیر بعضی از رسانهها و پیجهای اینستاگرامی اقدام به انتشار هشتگ «نه به اعدام محیطبان کرمانشاهی» میکردند را یک اقدام خطرناک در دستیابی به سازش در فضای آرام میدانستند و بر این اعتقاد بودند که این شلوغکاریهای رسانهای عرصه را بر اولیای دم مقتول تنگ و احساسات انها را جریحهدار خواهد کرد.
صلحیاران و فعالین عرصه صلح و سازش قتل بر این اعتقاد بودند که در شرایطی که خانواده ای در سوگ عزیز از دست رفته خود نشستهاند، تعجیل در اخذ رضایت به هیچ عنوان به صلاح محیطبان کرمانشاهی نیست. درحالیکه مادر مقتول چند ماه پس از قتل فرزند تازه دامادش، در اثر ایست قلبی از دنیا رفت و برادر مقتول نیز به دلیل مصیبتهای وارده دچار عارضه روحی و روانی شد، جنجالهای رسانهای و جبههگیریهای یکطرفه روند صلح و سازش را مختل و آن را با خطر جدی مواجه میکند. در نهایت نتیجه کار آن شد که صلحیاران و فعالین عرصه صلح و سازش قتل از آن بیم داشتند. محیطبان کرمانشاهی هدف خشم اولیای دمی قرار گرفت که از موج به راه افتاده در حمایت از قاتل فرزندش به ستوه آمده بود.
«نعیمرضا نظامی چهارمحالی»، وکیل پایه یک دادگستری و عضو کانون وکلای مرکز که خود از پیشگامان و فعالان عرصه صلح و سازش قتل است، در گفتگو با فراز در خصوص ورود مطبوعات به پروندههای قتل و تاثیر قلم آنها بر اولیای دم مقتول گفت:
«به نظر من از قدیمالایام، مطبوعات با نحوه و کیفیت اطلاعرسانیشان تاثیر بهسزایی در این پروندهها دارند. از زمان ارتکاب یک قتل تا رسیدن به حکم نهایی و حتی در زمان تکاپویی که افراد برای اخذ رضایت اولیای دم دارند، مطبوعات نقش مهمی دارند. تکتک تیترها، تصاویر و هیجانات مطبوعاتی بر روی خانواده اولیای دم تاثیر میگذارد. در مواردی نیز، خانواده محکوم را نیز تحریک میکند.
این وکیل پایه یک دادگستری در ادامه توضیح داد: «البته خبرنگارهایی داریم که به طور تخصصی در این زمینه فعالیت کردهاند و میدانند واژگانی که انتخاب میکنند چه تاثیری میتواند بگذارد. برخی خبرنگاران در انتخاب اخبار و تیترها مراقبت میکنند. در جریان یکی از پروندههایی که داشتم، روزنامهای تیتری با این مضمون زده بود که «بازیگر تئاتری در انتظار چوبه دار»؛ همین موکلم با صدای گریان از زندان با من تماس گرفت و پرسید که مگه رأی دیوان عالی تایید شده»؟!
نظامی چهارمحالی در ادامه افزود: «حکمش تایید شده بود اما به دلایلی به محکوم خبر نداده بودم. اما مطبوعات، خبر تایید شدن حکمش را منتشر کرده بودند. این محکوم تا اجرای حکم قصاص دو سال فاصله داشت، اما تیتر به گونهای بود که انگار قرار بود فردای آنروز اعدامش کنند».
این عضو کانون وکلای مرکز در ادامه صحبتهای خود به فراز گفت: «سال گذشته، حکم یک فرد جوان پس از طی دادرسیها و محاکمههای طولانی اجرا شد. این جوان یکبار در زندان رجاییشهر تا پای اجرای حکم رفتهبود. اما اولیای دم به این فرد یکماه وقت داده بودند. در طول این یک ماه یک اعاده دادرسی طرح و توسط دادگاه پذیرفته شد. محاکمه بعدی، تا رسیدگی شعبه همارز و تایید رأی قطعی دو سال طول کشید. پس از ۲ سال، همین جوان مجددا پای چوبه دار رفت و متاسفانه اعدام شد».
این وکیل پایه یک دادگستری در خصوص اعتراض به احکام قطعی توضیح داد: «جایگاه اعتراض به احکام قطعی و زیر سوال بردنشان در قانون پیشبینی شده و وجود دارد. محتمل است که این اعتراضها گاهی پذیرفته شوند. برای مثال ممکن است یک قتل عمد به دلیل خطاهایی که در رسیدگیهای قبلی صورت گرفته، به قتل شبهعمد تبدیل شود. مطبوعات اما تا حد زیادی تاثیرات منفی میگذارند.
نعیم رضا نظامی چهارمحالی در خصوص پرونده برومند نجفی، محیطبان کرمانشاهی گفت: «در پرونده مرحوم «نجفی»، اولیای دم قبلا نیز تهدید کردهبودند. این خشونت بستر وحشتناکی را ایجاد کرد که در نهایت تهدیدات را عملی کنند. به نظر من کیفیت ورود به این اتفاق، کمدقتی ماموران مراقب، حفاظت مجموعه دادگستری کرمانشاه و خلا تدابیر امنیتی همه در این در این اتفاق موثر بودند. به هر حال مسوولیت مراقبت از جان متهم به عهده ماموران مراقب زندان بود. باید این فکر را میکردند که این پرونده حساسیت دارد و این اتفاق را پیشبینی میکردند. گویا پدر مقتول نیز پیش از جلسه دادگاه از جلسه خارج شدهاست. میتوانستند ایشان را رصد کنند یا آقای متهم را کمی در اتاق نگهدارند که این اتفاق نیفتد».
بسیاری از رسانهها بیآنکه فرق بین قصاص و اعدام را بدانند در رسانههای خود و در فضای مجازی با ایجاد کمپینهای «نه به اعدام» به پروندههای قصاص ورود میکنند و این موضوع درحالی است که با تشکیل گروههای صلح و سازش و پادرمیانی بزرگان و ریشسفیدان بین خانوادههای اولیای دم و قاتل طرفین را به صلح و سازش رساند؛ اما ورود ناآگاهانه برخی از اصحاب رسانه این سازش را با مشکل مواجه میکند.عضو کانون وکلای مرکز در این خصوص به فراز گفت:
«قصاص مجازات قتل عمد است. اعدام مجازات جرایم دیگری است که در قانون به آن اشاره شدهاست. در برخی از جرایم اقتصادی و پروندههای مخدر حکم اعدام داریم. در اجرای حکم قصاص موضوع سلب حیات از محکوم است و ممکن است برخی اینگونه تفسیر کنند که معدوم شدن فرد همان سلب حیات از اوست. در آرای صادرشده در پروندههای قصاص اما مینویسند که «محکوم به یکبار قصاص نفس با طناب دار» و از لفظ اعدام استفاده نمیکنند».
نعیمرضا نظامی در پایان صحبتهایش گفت : «اما اعدام در خصوص برخی مجازات تعزیری تعریف شدهاست. مجازات محاربه و زنای محصنه نیز اعدام است. این تفاوت قصاص و اعدام است. باید روشن کنند که با مجازات اعدام مخالفند یا با قصاصنفس با سلب حیات؟ قصاص نفس یا جان در برابر جان، حقی است که در اختیار اولیای دم است. درست است که محکوم به قصاص در نهایت معدوم میشود اما در واقع، حکم قصاصنفس است که با طناب دار اجرا میشود.»
ششم بهمن ماه ۱۴۰۰ یک صلح یار دادسرای جنایی تهران که با همراهی سایر اعضای گروه تا کنون با تامین مبالغ دیه و گفتگو با خانواده های مقتولین باعث نجات بیش از ۷۰ زندانی شده اند، در گفتگو با فراز، ضمن ابراز نگرانی از قهرمانسازی از محیطبان کرمانشاهی و خطرات این موضوع به خبرنگار ما گفت: «ترس آن دارم که این قهرمانسازیها وضعیتی مشابه به وضعیت آرمان عبدالعالی را بوجود آورد. همه ما باید دست به دست هم بدهیم تا کمک کنیم خانواده معزای مقتول در فضایی آرام و بدون تنشهای رسانهای و اجتماعی، به فرهنگ صلح و سازش پاسخ مثبت دهند. آنها اینک عزادار هستند و حمایتهای یک جانبه ممکن است دل آنها را به درد آورد.»
.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟